۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

برف


بر بسیط برف پوش خلوت و هموار
تک و تنها با درفش خویش
خوش خوش پیش می‌رفتم
زیر پایم برف‌های پاک و دوشیزه
قژفژی خوش داشت
پام بذر نقش بکرش را
هر قدم در برفها می‌کاشت

شهر بکری برگرفتن از گل گنجینه‌های راز
هر قدم از خویش نقش تازه‌ای هشتن

                            
                                چه خدایانه غروری در دلم می‌کشت و می‌انباشت

مهدی اخوان ثالث (م. امید)
با تشکر از سید احسان شهیدی


یک‌شنبه، بیست و ششم دی ماه هشتاد و نه