بعضی هستند ولی نیستند. بعضی نیستند ولی هستند. بعضی بهتر است نباشند و بعضی دیگر باید باشند.
الا ای حال، این تنهایی طاقت فرسا و اعصاب خورد کن هست و همین بودنش یعنی اینکه من هستم. پس شاید باید برای همین تنهایی هم شاکر بود.
و این تنهایی هر چه باشد فرصت خوبی است برای با خود بودن و با خود خلوت کردن، رسیدن به خود، خواندن، نوشتن، ساز زدن و ...
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
برو که هرآنکه نه یار من است بار من است
۴ نظر:
oon jomleye dovom man o mige!!! :D
به علی
بِشمار
یک :دی
ولی به نظر من اونایی که هستن ولی نیستن هم باید باشن..چه جوری بگم..همیشه باید کسایی باشن کههستن ولی نیستن. این باعث میشه که آدم یاد اونایی بیفته که نیستن...که اونوقت میشن هستن! گرفتی چی میگم؟!!!
شمام که پااااایه ی تنهایی.. از نظر ساز زدن..چه جالبه که یکی این قدر واسه "ساز" اهمیت قائله..البته یاشد من یه کم چشمامو بسته بودم..
به خپیت
ولی وجودشون عذاب میده گاهی.
بعدشم آدم خل و چل و دیوونه زیاده :دی
ارسال یک نظر