آنقدر بر ورود 90 مرثیه خواندیم گه وقتی 91 آمد، کمتر کسی حس و حال عید داشت. انگار نه انگار بهاری در راه است. انگار نه انگار قرار بود فصلی نو آغاز شود. سرمای آخر اسپند تمام وجودمان را گرفته بود. نه زمین بنای گرم شدن داشت و نه دل ما. انگار نمیخواستیم از خواب زمستانیمان بیدار شویم. و این سرآغاز چیزی بود که اسمش زندگی نبود ...
و چه خوب که آنچه نامش زندگی نیست، تمام شود ...
حال خونین دلان که گوید باز
و از فلک خون خم که جوید باز
شرمش از چشم میپرستان باد
نرگس مست اگر بروید باز
جز فلاطون خم نشین شراب
سر حکمت به ما که گوید باز
هر که چون لاله کاسهگردان شد
زین جفا رخ به خون بشوید باز
نگشاید دلم چو غنچه اگر
ساغری از لبش نبوید باز
بس که در پرده چنگ گفت سخن
ببرش موی تا نموید باز
گرد بیت الحرام خم حافظ
گر نمیرد به سر بپوید باز
پ. ن : شاهکار و ابتکار جدید، بچههای گودر به سمت صدا رفتهاست. که تنها صداست که میماند. یکی رادیو آسمان است و دیگری مفر.
چهارشنبه، دوم فروردین ماه نود و یک
۷ نظر:
بی خیــــــال ! از 91 خوشم نمیاد .درواقع از سال نو بدم میاد چون واقعا نو نیست!
اما گرامی میدارمش .شاید،حتی یک درصد، نو شد! (: و حال مارم خوب کرد:))
نوروزت مبارک [گل]
تو این ابتکارات صدای خودت هم هست آیا؟! :)
رها!
گل به خودت اصن :دی
پیشنهاد می کنم، برنامه اول رادیو آسمان رو گوش کنی حتمن:)
خوب ه
شیرین ه
:)
نوروز تو هم مبارک :)
منم این رو خوندم
http://mafar.blogfa.com/post/80
یه کاری نکن دسته گل رو کنما :دی / :))
مفر صدا خودت لینک دانلودش خرابــه که! البته جای نگرانی نیست..آنلاین میشه گوش داد :دی قشنگ بوداولی!(:
اون یکی هم هنوز گوش ندادم!ولی گوش میدم:)
مثلن دسسه گل رو کنی چی میشه؟ :پی
دانلودم میشه، انقد تو سر مال نزن :پی
هیچی دیگه مجبور میشی دسته گل بهم برگردونی :دی
نمیشد به خووودا...
البته الانو نمیدونماااا ولی دیشب دانلود نمیشد :)
آیینه :دی
ارسال یک نظر