۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

سپرده پراکنده


به هزار زور و زحمت اندوخته‏ای، پس‌انداز کرده‌ای. در جیبت نه، در قلبت. در دلت. در لحظه‌هایت.
بعد همین اندوخته‌هایت را رها می کنی تا بروند. بروند به جای جای عالم.تا در آنجا بزرگ شوند، برای خود باشند، به زندگیشان برسند.
آنوخت است که خودت می‌مانی و یک دنیا جای خالی، صندلی خالی، راهرو خالی، کلاس خالی، شهر خالی.
خودت می‌مانی و یک مشت فیسبوک و عکس و دردُ دردُ درد ...

سخت است قلبت را بگذاری در گوشه‌‌‌‌ای بتپد و خود گوشه‌ای دیگر باشی ...



پنج‌شنبه، هشتم دی‌ماه نود

۴ نظر:

همای گفت...

چقدر قشنگ نوشتی حرف دل خیلی ها رو، مثل پدر و مادر ها، ...

s3m گفت...

همای!

... دوست ها، هم کلاسی ها و ...

دارم تیکه می شم. تیکه تیکه ...

رها گفت...

:(


آره سخته ...
حتی سخت تر از سخت ...

s3m گفت...

رها!

:)